جدول جو
جدول جو

معنی عربی پاشا - جستجوی لغت در جدول جو

عربی پاشا(عَ رَ)
پیشوای انقلاب عربی است. به سال 1250 هجری قمری در یکی از دهات مصر متولد شد. تحصیلات خود را در مدرسه الازهر بپایان رسانید. به سال 1281 وارد نظام شد و به درجۀ قائمقامی رسید در زمان توفیق پاشا فرماندۀ قوای جهاد علیه بیگانگان گردید. وی بر خدیو مصر بشورید و سرانجام به دست عوامل انگلستان گرفتار آمد و در محکمۀ نظامی به اعدام محکوم گردید و لکن با وساطت خدیو به جزیره سیلان تبعیدش کردند و در حدود 19 سال در تبعید بود و به سال 1911 درگذشت. رجوع به اعرابی پاشا و معجم المطبوعات شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ بی ی)
یکی از بزرگان و رجال سیاست و از زعمای حزب قومی مصری بوده است که به مخالفت با نفوذ کشورهای غربی در مصر مخصوصاً دولت انگلستان قیام کرد و در راه آزادی اعراب فداکاریها نمود. (1839- 1911 میلادی). (از اعلام المنجد)
لغت نامه دهخدا
(عَ)
ابن افراسیاب پاشا. وی پس از پدرش، از طرف سلطان عثمانی والی بصره گردید. و در اواخر عمر به هند کوچ کرده و در آنجا درگذشت. وی در زبانهای فارسی و عربی و ترکی دست داشت و اشعاری از او نقل کنند. (از الذریعۀ آقابزرگ طهرانی ج 9 ص 751 بنقل از تذکرۀ نصرآبادی ج 3 ص 67)
وی از امرای متهور سپاه ایلدرم بایزید در جنگ با امیرتیمور گورکانی بود. (از حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 508)
لغت نامه دهخدا